قشنگ ترین لحظه عمرم،دنیا اومدن تو بود پسرم
سلاااااام متین جونم،سلام عشقم،سلام نفسم.....همین اول بهت بگم که اسم قشنگت شد متین جونی،با اینکه تموم وقتی که تو دلم بودی،آرتین صدات میزدیم فدات شم،ولی یهویی تصمیممون تو روزایه آخر عوض شد،امیدوارم اسمتو دوست داشته باشی عسله مامان....دیگه اینکه اون شبی که اومدم گفتم داریم میریم دنیات بیاریم،من و بابایی و خاله ساره جون ساکامونو برداشتیمو رفتیم بیمارستان،البته با بدرقه خاله شهربانو و شوهرش،از زیر قرآن ردمون کردن،کلی ازمون فیلمو عکس گرفتن،یادم باشه بگیرم ازشون،خخخخ...حدودایه ساعت نه و نیم اینا رسیدیم،رفتیم بخش زایشگاه،مدارک پزشکیو دادیمو وگفتم براشون که خانوم دکتر قدمی گفته بیایم برا امپول فشار،ولی گفتن شبا آمپول نمیزننو با خانوم دکتر تماس گرفتن،...
نویسنده :
زهرا
14:59